خیانت

دفترعشق......

دختر میخواست چیزی رو به پسر بگه ولی روش نمیشد !
پسر هم کاغذی رو آماده کرده بود که چیزی رو که نمیتونست به دختر بگه توش نوشته بود ؛ پسر وقتی دید داره به مقصد نزدیک میشه کاغذ رو به دختر داد ، دختر هم از این فرصت استفاده کرد و حرفشو به پسر گفت که شاید بعد از پایان حرفش پسر از ماشین پیاده بشه و دیگه اونو نبینه . . .

 

دختر قبل از این که نامه ی پسرو بخونه به اون گفت که دیگه از اون خسته شده ، دیگه عشقش رو نسبت به اون از دست داده و الان پسری پیدا شده که بهتر از اونه . . .

پسر در حالی که بغض تو گلوش بود و اشک توی چشماش جمع شده بود با ناراحتی از ماشین پیاده شد که در همین حال ماشینی به پسر زد و پسر درجا مرد . . . :(

دختر که با تمام وجود در حال گریه بود یاد کاغذی افتاد که پسر بهش داده بود ، وقتی کاغذ رو باز کرد پسر نوشته بود : “ اگه یه روز ترکم کنی میمیرم . . . ”



نظرات شما عزیزان:

khalil
ساعت16:14---2 بهمن 1392
یکی ایندفعه

سیمین68
ساعت20:25---30 دی 1392
سلاااااام آجی بدو بیاآپممممممم<img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(8).gif" width="18" height="18">
پاسخ:عسیییییییسم اومدممممممم...


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 30 دی 1392برچسب:,ساعت18:43توسط شادی دخترخشمگین | |